به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، «از چندهلا تا جنگ» در بردارنده خاطرات «شمسی سبحانی» است که گلستان جعفریان آن را نوشته و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
این کتاب راوی زنانی است که طی هشت سال دفاع مقدس از جان خود گذشته و در جبهههای جنگ پا به پای مردان رزمنده تلاش کردند. زنانی که هر یک به تنهایی نمادی از رشادت و فداکاری هستند.
از جمله آثار گلستان جعفریان میتوان به: داستان بلند زندگی امیر سرلشکر شهید «حسن آبشناسان»، «چهار فصل کوچ»، «چه زود بزرگ شدیم» (خاطرات شهر جنگی)، «شیر صحرا» و «تیک تاک زندگی» اشاره کرد.
با گلستان جعفریان نویسنده «از چندهلا تا جنگ» درباره این کتاب و لزوم نگارش خاطرات زنان در ادبیات پایداری گفتگو کردیم.
هنگام صحبت با شمسی سبحانی، متوجه شدم یک جسارت خاصی دارد و همین موضوع من را به سمت او کشاند
* چه شد که نوشتن خاطرات شمسی سبحانی را شروع کردید؟ انتخاب خودتان بود؟ به شما پیشنهاد شد؟
«از چندهلا تا جنگ» دومین اثر و شروع کار من به صورت جدی و مستقیم با دفتر ادبیات پایداری است. تا قبل از این کار، مصاحبهها به مشهد ارسال میشد و کار نگارش و تدوین انجام میدادم. این کار مصادف با تاسیس دفتر زنان شد. از من برای همکاری با دفتر زنان دعوت شد. آقای سرهنگی فهرستی از زنانی را که در جنگ به صورت امدادگر، پرستار، رزمنده و یا به شکلهای مختلف فعالیت داشتند، در اختیار ما قرار داد.
اطلاعات این افراد با حضور من و ناهید سلمانی جمعآوری شد. با تکتک این افراد تماس گرفتیم و صحبت کردیم. طی این صحبتها متوجه شدیم که هرکدام از این خانمها به چه صورت با جنگ درگیر شدند. از بین لیست ده یا بیست نفری که داشتیم، تعدادی را انتخاب کردیم و به سراغ آنها رفتیم. «شمسی سبحانی» نیز جزء همان لیست بود. هنگام صحبت با شمسی سبحانی، متوجه شدم یک جسارت خاصی دارد و همین موضوع من را به سمت او کشاند.
* چرا شخصیتی مانند شمسی سبحانی در کارهای بعدی تکرار نشد. این نگاه چه تاثیری بر مخاطب دارد؟
مخاطب باید زنان و شخصیتهای مختلفی که با جنگ روبرو شدهاند را ببیند. اینها تیپهای متفاوتی هستند. باید زندگی آنها باز شود. آشنا شدن با زندگی زنی که از روستای خوش آب و هوا به نام «چندهلا» کوچ و به تهران میآید و بعد سر از جنگ درمیآورد، چه سودی برای مخاطب دارد؟ مخاطبان من، کسانی که در حوزه ادبیات پایداری کارهایم را دنبال میکنند، متوجه میشوند، همه زنهایی که در آثارم به تصویر کشیدم، یک مسیری طی کردند. همه آنها به نوعی با جنگ درگیر شدند و هر کدام از آنها یک نگاه متفاوت به جنگ داشتند و زنهای متفاوتی هستند. همین موضوع باعث میشود مخاطب با دیدگاههای مختلف زنان آشنا شود. تمام این زنان یک وجه مشترک به نام «ایستادگی و مقاومت» دارند. اما شمسی سبحانی نماد یک زنی است که بسیار سخت کوش، جسور، پایبند به اصول و عقاید و …. است که تفاوتهایی هم با دیگران دارد.
سبحانی نمادی زنی است که واقعا زندگی کرده است و هیچ زمان افسوس اینکه چرا زندگی نکردم و یا کاری که دوست داشتم انجام بدهم ولی ندادم را نمیخورد
* از تفاوتهایش بگویید؟
او برای رسیدن به هدفش به هیچ کاری «نه» نمیگوید و حتی زمانی که به بیمارستان کلانتری اندیمشک میرود در آنجا در قسمت رختشویخانه شروع به فعالیت میکند. جایی که هرکسی شاید حاضر به شستشو لباس و گانهای اتاق عمل در آن شرایط نباشد. اما شمسی مشوق دیگر زنان میشود و آنها را با خود همراه میکند. جنگ جدا از زندگی نیست و در زندگی، دائما در حال جنگ و به چالش کشیده شدن هستیم.
ممکن است یک فرد در اثر سانحهای قطع نخاع شود. همین موضوع برای یک فرد باعث ایجاد افسردگی و فاصله از اجتماع و گوشهنشینی میشود. اما یک فرد دیگر مقاومت میکند و برعکس همین موضوع برای او سکوی پرش میشود. شمسی سبحانی نماد یک زن موفق و انتخابگر است که پای انتخاب خود میایستد. سبحانی نمادی زنی است که واقعا زندگی کرده است و هیچ زمان افسوس اینکه چرا زندگی نکردم و یا کاری که دوست داشتم انجام بدهم ولی ندادم را نمیخورد. من اصلاً فمنیست نیستم ولی زن فقط وظیفه در خانه نشستن و بچه بزرگ کردن را ندارد. زنان هم باید زندگی را تجربه کنند و افسوس اینکه چرا به دنبال علایق خود نرفتند را نخورند و این را بدانند که هیچ موقع حجاب مانع رشد و پیشرفت آنها نمیشود.
* چنین پرداختهایی آیا ما را به داشتن تصویری کاملتر و واقعیتر از آدمهای سالهای جنگ نمیکشاند؟
دقیقا. چرا من دیدگاههای مختلف را مطرح کردم. ممکن است این شخصیتها در مواقعی روبروی هم بایستند، ولی تمام آنها به یک نوعی با جنگ درگیر شدند و مقاومت کردند. تمام آنها قابل احترام هستند. هر کدام از آنها در زندگی بها دادهاند، بابت اینکه در حال حاضر ما در آرامش باشیم. زندگی خود را فدا کردند که جنگ هشت ساله بدین صورت تمام شود و قسمتی از خاک کشور تصرف نشود. تمام این زنها ممکن است از نظر اعتقادی با هم متفاوت باشند ولی هدف همه آنها یکی است. فقط شکل پردازش به آن متفاوت است. تا وقتی که شیرینی زندگی این افراد درنیاید، تلخی جنگ پیدا نمیشود.
در آثارم حداقل چهار نوع زن را به تصویر کشیدم. زنانی که دارای رویکردها و تفکرات مختلفی هستند. اگر دیگران هم با این نوع نگاه که زنان با شرایط های مختلف چگونه درگیر جنگ میشوند پیش بروند، از حالت کلیشهای خارج میشود
* اهمیت پرداختن به زندگی و خاطرات زنان در دفاع مقدس چیست؟
من حق خود را در این راستا ادا کردم. در آثارم حداقل چهار نوع زن را به تصویر کشیدم. زنانی که دارای رویکردها و تفکرات مختلفی هستند. آنها در زندگی و مواجه با جنگ با چالشهای مختلفی روبرو میشوند. اگر دیگران هم با این نوع نگاه که زنان با شرایط های مختلف چگونه درگیر جنگ میشوند پیش بروند، از حالت کلیشهای خارج میشود. جامعه نیز از نگاه کلیشهای نسبت به زنان خارج میشود. این کار را حتما باید انجام دهیم جدایی از اینکه هر کدام از خاطرات آنها چقدر خواندنی و جذاب یا آموزنده است، باید یک قدم جلوتر رفت و تفاوت این زنها را مطرح کرد. که همین موضوع باعث ایجاد «نگاه نو» میشود. باید محقق به این نوع نگاههای مختلف برسد.
انتهای پیام/
لینک خبر: https://eghtesadmand.ir/?p=300083