به گزارش ایسنا، دیاکو حسینی، تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی و مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، در یادداشتی با این مقدمه مینویسد: حال اینکه در برهه ریاست جمهوری دونالد ترامپ به این دلیل که پوپولیست بود دیدگاه رهبری برای دموکراتیک ها تقویت شد. پریزیدنت ترامپ به شدت به رهبران افراط گرا همانند پوتین علاقمند بود. نقطه ضعفی که منجر به تضعیف قدرت آمریکا شد.
جو بایدن، رییس جمهور کنونی آمریکا نیز نگاه سنتی روسای جمهور سابق را پیرامون رهبری کلوپ دموکراسی و کشورهای دموکرات تقویت کرد. این امر به این دلیل بود که بتواند در رقابتهای بین المللی نقش و جایگاه خودش را در حفظ نظم بین المللی ایفا کند. بنابراین او باید ستون های آن نظم یعنی تقویت دموکراسی را در جهان دنبال کند و به دست آورد.
در دولتهای جرج دبلیو بوش و باراک اوباما حمایت از دموکراسی با تلاش نظامی آمریکا برای براندازی حکومتهای غیر دموکراتیک و جایگزین پیوند خورده بود.
این در حالی است که در دوران ریاست جمهوری جو بایدن این جمع بندی ها به مرحله نهایی خود رسیده است که امکان براندازی کشورها حتی با وجود نیروی نظامی آمریکا به نتیجه نمی رسد و در نهایت به غیر از هزینه های فراوانی که به این کشور تحمیل می کند، نتیجه دیگری برای ایالات متحده به همراه ندارد. در این راستا می توان به حضور نظامی آمریکا در کشورهایی مانند سوریه، عراق، لیبی و افغانستان اشاره کرد که با وجود اینکه آمریکا سالها نیروهای نظامی خود را در این کشورها مستقر کرده بود، به نتیجهای که به دنبال آن بود، دست پیدا نکرد.
حمایت از دموکراسی و برگزاری اجلاس سران کشورهای دموکراتیک، تنها شعاری است که امروز توسط بایدن و البته به کمک اعضای سیاسی و اقتصادی این کشور دنبال می شود.
برگزاری اجلاس مجازی دموکراسی در این مقطع، نشان دهنده این تلاش و عقیده است و هر کسی که با جایگاه بین المللی آمریکا آشنا باشد متوجه می شود که این کشور توانایی و اعتبار خود را از دست داده است.
آمریکا با اقداماتی که در خاورمیانه انجام داده است، نشان داد که نه تنها به دموکراسی در سایر کشورها توجه ندارد بلکه فقط به آن دموکراسی معتقد است که به معیارهای آنها نزدیک باشد و البته در اتحاد با منافع سیاسی و بین المللی شان باشد. آشکار شدن این استانداردهای دوگانه سالهاست که اعتبار آمریکا را در جوامع بین المللی از بین برده است.
تحریم های آمریکا علیه کشورهای دیگر به بهانههای مختلف در دوره حکومت دونالد ترامپ به اوج خود رسید و حتی مستقیم به زندگی عادی مردم آن کشورها آسیب زد. البته مهم این است که هیچ کدام از نتایجی که برآورد کرده بود را به دست نیاورد. این تحریم های بی مهابا و بدون ملاحظه حقوق بشری، یکی از دلایل خدشه دار شدن اعتبار آمریکا است اما پیامد این تحریم ها در کشورهای مختلف، متوقف شدن رشد و توسعه اقتصادی آنها است. این مهم با چشم انداز آمریکا از دموکراسی، به طور قطع مغایرت دارد.
تحریم هایی که به صورت گسترده در یکی دو دهه اخیر صورت گرفته است با شعارهای دموکراسی آمریکا به طور کامل منافات دارد و نتایج متضادی در راه برابری همه کشورها است. کشور ما ایران نیز یکی از این کشورها است که با تحریم های ضد حقوق بشری آمریکا مواجه شده و درگیر است.
از نگاه آمریکا ایران یک کشور غیر دموکراتیک است. از نگاه آمریکا، دشمنی و خصومتهایی که این کشور با کشورهای چین، روسیه و ایران دارد ادامه نبرد دموکراسی با کشورهای افراط گرا است. اقدامات آمریکا در بعضی موارد نوعی جنایت علیه بشر به شمار می رود اما از نگاه آنها فقط دفاع از دموکراسی در برابر رشد و توسعه طلبی است. آمریکا به دنبال پاک کردن این جنایت نیست و افتخار می کند که ایران را تحریم کرده است و آن را ادامه می دهد. این جنایت هایی که آمریکا علیه ایران و سایر کشورها انجام داده است هیچ گاه فراموش نمی شود.
در دو دهه اخیر شکلها و درجات گوناگونی از دموکراسی های مختلف با توجه به فرهنگ ها، سنت ها و جوامع در آسیا و آفریقا و … می بینیم که نشان دهنده دامنه و طیف رنگارنگ و مختلفی است که بالقوه می تواند در جوامع مختلف وجود داشته باشد.
امروزه در ایالات متحده علیرغم تبلیغات زیادی که آن کشور را دارای دموکراسی بالا نشان می دهد، آگاهی بیشتری از واقعیت آمریکا در میان مردم جهان و حتی این کشور وجود دارد. این دموکراسی نواقص بسیاری دارد مانند شیوه انتخاب نمایندگان کنگره که البته آمریکا پیشگام در نقد این نواقص بود. در این راستا عملا کسانی که توانایی ایجاد کمپین تبلیغاتی برای آمریکا دارند، انتخاب می شوند. سیستم تبانی در ایالت متحده برای نمایندگان، پول و منابع مالی ایجاد می کند و در این زمینه منافع کشور آمریکا در نظر گرفته نمی شود. این بخشی از نواقص دموکراسی آمریکا است.
این امر شکننده بودن دموکراسی در آمریکا را نشان می دهد. بزرگ بینی این کشور است که هنوز فکر می کند صلاحیت رهبری کشورهای دموکراتیک را دارد و می تواند کشورها را از دموکراسی دور و منزوی کند.
مطمئنا به دلیل شناخت ناکافی و کم اطلاعی دولت جو بایدن از دموکراسی در جهان، نمی تواند با برگزاری اجلاس سران کشورهای دموکراتیک خود را رهبر کشورهای دموکراتیک اعلام کند و آرزوی دیرینه ای که همچنان به آن می اندیشد را محقق کند. پس این اجلاس بی ثمر و بی نتیجه خواهد بود و به طور قطع آمریکا نمی تواند آن بسته بندی مورد نظر خود را از بلوک دموکراسی و غیر دموکراسی محقق کند. جهان متوجه مطلب پیچیده دموکراسی است که آمریکا فاقد چنین صلاحیتی است.
فجایعی که این کشور بعد از حمله به عراق و سوریه داشت، به دست فراموشی سپرده نخواهد شد. جهان به این آگاهی رسیده است که فراتر از نمایش های پر زرق و برق، آمریکا برای چنین نقشی، فاقد صلاحیت است.
انتهای پیام
لینک خبر: https://eghtesadmand.ir/?p=357746