نیمقرن افتوخیز صادرات؛ تکرار 50ساله یک مشکل نشان میدهد مشکل ما دیگر ندانستن نیست بلکه به نظر میرسد منافع عدهای ایجاب میکند که ندانیم راهکار حل مشکلات کدام است.
به گزارش اقتصادمند، موسی غنینژاد، اقتصاددان در یادداشتی تحلیلی به بررسی موانع سر راه صادرات و بهصرفه بودن واردات پرداخته که در ادامه میخوانید.
نیمقرن است که با افتوخیزهایی در عرصه صادرات و واردات مواجه هستیم. مهمترین مشکل صادرات ما، همان مشکل عمده اقتصاد است؛ یعنی وجود یک اقتصاد دولتی. اقتصاد دولتی در همه ابعاد و زمینهها مانع رشد و توسعه اقتصاد کشور شده و صادرات هم یکی از مواردی است که از اقتصاد دولتی ضربه خورده است.
اگر موانع مستقیم و غیرمستقیم توسعه صادرات را در نظر بگیرید همه به دخالت دولت ختم میشود. تثبیت نرخ ارز، دخالت در تجارت خارجی، وضع قوانین و مقررات مزاحم و… موانع مستقیمی است که مانع توسعه صادرات میشود؛ مثال بارز آن ممنوعیتهای صادراتی است که دولت وضع میکند. یا موانعی که به لحاظ بوروکراتیک در گمرک و وزارتخانههای مختلف ایجاد میکنند. این کار هزینههای تولید و صادرات را بالا میبرد. در زمانهای وفور درآمدهای نفتی اصولاً دولت دخالتی در صادرات ندارد و صادرات شکوفا میشود. اما بهمحض ایجاد مشکل یا جهش نرخ ارز دولت وارد میشود.
قیمت ارز یکی از مشکلات اصلی است؛ چون سیاستهای غلط دولت موجب تورم شده و از طرفی دولت تلاش میکند نرخ ارز را ثابت نگه دارد. این روند باید متعادل شود. قیمتهای نسبی باید به حال واقعی خودش برگردد. در این ایام سوالی مکرر مطرح میشود که آیا دلار آزاد مشکلگشاست؟ بله، اکنون اگر دلالها آزاد گذاشته شوند، هر کالایی را که در کشور تولید شود میبرند به کشورهای دیگر و میفروشند؛ چون سودآور است. به بازارهای مرزی نگاه کنید. افراد این بازارها را خالی میکنند و کالاها را به کشور همسایه میبرند و میفروشند. با اینها میخواهید چه کنید؟ با برخوردهای امنیتی جلوی آنان را بگیریم؟ راهحل درستی است؟ نه، نیست. با تصمیمهای مقطعی نمیتوان مشکل را حل کرد.
این چالشها فقط در ایران وجود ندارد. در فرانسه هم همین انتقاد وجود دارد که چرا فلان محصول ناب داخلی به جای عرضه در بازار داخل، صادر میشود. خب طبیعی است که صادر شود. ارزش آن محصول بالاست. شما هم اگر میخواهی آن محصول را مصرف کنی باید هماندازه قیمت صادراتی آن پرداخت کنی. اینجا گله میکنند که سیب و هندوانه درجه یک صادر میشود. خب طبیعی است که در بازار میوه و ترهباری که دولت قیمت آن را تعیین میکند سیب صادراتی پیدا نکنید. اگر دولت دست از قیمتگذاری بردارد آن وقت کالای صادراتی در بازار داخل پیدا میشود، مخاطب هزینه آن را میپردازد و مصرف میکند.
علاوهبر قیمتگذاری و دخالتهای تجاری، تغییر مداوم سیاستها هم بر توسعه صادرات اثر میگذارد. در واقع این مشکل عدم اطمینان است که باعث کاهش سرمایهگذاری میشود. شبیه مشکلاتی که در صادرات داریم در واردات هم وجود دارد. مشکل اصلی اینجا به قیمتهای نسبی و نرخ ارز برمیگردد. وقتی نرخ ارز پایین میآید، واردات همه چیز بهصرفه است و تولید داخلی لطمه میبیند. همان قصه بیماری هلندی! پس برای واردات تعرفه میگذاریم و واردات کالاهای لوکس را ممنوع میکنیم یا تنها با تعرفههای بالا امکان آن را میدهیم. نتیجه افزایش قاچاق است.
تکرار 50ساله یک مشکل نشان میدهد مشکل ما دیگر ندانستن نیست بلکه به نظر میرسد منافع عدهای ایجاب میکند که ندانیم راهکار حل مشکلات کدام است. گویا مصلحت نیست که ما پیشرفت کنیم. چراکه اگر جز این باشد هم راه مشخص است و هم راهکارها. مهمترین مثالی که همواره میتوان به آن اشاره کرد مثال کره جنوبی است. کشوری که با ایران تولید خودرو را آغاز کرد و حالا در سطح جهان تولید میکند و کارخانه ایرانناسیونالی که در ایران بعد از انقلاب دولتی شد و به جای پیشرفت، پسرفت کرد. باید به سر خط برگشت و باتوجه به تجربه گذشته خودمان و دیگران مسیر نو و نوآوری را به نفع صادرات و واردات بنا کنیم.
منبع: دنیای اقتصاد
لینک خبر: https://eghtesadmand.ir/?p=571169