به گزارش ایسنا، امروز ۱۲ اردیبهشت ماه چهل و یکمین سالگرد ترور آیت الله سیدحسن حسینی شیرازی به دست مزدوران رژیم بعث عراق در بیروت لبنان است.
سیدحسن شیرازی کیست؟
سیدحسن در سال ۱۳۱۴ شمسی در خانواده ای روحانی در نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش آیت الله میرزا مهدی حسینی شیرازی از علما و مراجع تقلید شیعه در نجف و کربلا بود که در ۲۵ سالگیِ سیدحسن در شهر کربلا چشم از جهان فروبست. پدر بزرگش میرزا حبیبالله بن سید آقابزرگ شیرازی برادرِ سیدمحمدحسن حسینی شیرازی مشهور به میرزای شیرازی بزرگ معروف به میرزای مجدد، صاحب حکم تحریم تنباکو در سال ۱۲۷۰ شمسی بود.
رهبر فقید انقلاب اسلامی در توصیفش گفت: «میرزای بزرگ مرحوم حاج میرزا محمد حسن شیرازی … یک عقل بزرگ متفکر بود. … قضیه تنباکو در زمان مرحوم میرزا به اینها فهماند که با یک فتوای یک آقایی که در یک ده در عراق سکونت دارد، یک امپراتوری را شکست داد و سلطان وقت هم با همه کوششی که کرد برای اینکه حفظ کند آن قرارداد را، نتوانست حفظ بکند و مردم ایران قیام کردند و شکستند آن پیمانی که آنها داشتند.»
سیدحسن دروس مقدماتی حوزه شامل علوم صرف، نحو، منطق، فقه، اصول و حساب را نزد اساتید مختلف و دروس سطح را در کربلا فراگرفت و درس خارج فقه را در محضر برادر بزرگش سیدمحمد و پدرش میرزا مهدی شیرازی و آیت الله سیدمحمد هادی میلانی آموخت و از محضر آیت الله شیخ محمدرضا اصفهانی در فلسفه و علوم عقلی بهره گرفت.
سیدحسن برادر سیدمحمد، سیدصادق و سیدمجتبی حسینی شیرازی است.
سیدحسن علاوه بر فعالیتهای علمی و دینی و ادبی دغدغههای اجتماعی و سیاسی هم داشت. هم زمانی دوران حیات او با حکومت کمونیستی ژنرال عبدالکریم قاسم اولین رییس جمهور عراق موجب وارد شدن سیدحسن جوان به میدان مبارزات فکری در این زمینه شد. در کربلا تشکلی مردم نهاد به نام «شباب الحسین» تشکیل داد و کتابها و جزوات بسیاری در نقد تفکر کمونیستی نوشت و منتشر کرد. وی در این شهر مجالس مناظره متعددی برای پاسخگویی به شبهات کمونیستها برگزار کرد.
سیدحسن بر این باور بود که روحانیون باید بیشتر به زبان مردم آشنا باشند و کتابهای اسلامی را باید از سبک قدیم بیرون بیاورند به همین دلیل مجالس ادبی بسیاری را تشکیل داد. او کتابی در ادبیات عرب نگاشت و در آن، راه ادیب شدن و نویسندگی را توضیح داد بدین ترتیب به دنبال فعالیتهای فرهنگی و ادبی او روحانیون عراق با شعر و ادبیات انس بیشتری گرفتند و تحولی چشمگیر در این حوزه در حوزههای علمیه عراق به وجود آمد.
با ظهور تفکر کمونیستی و انتشار افکار ضد دینی این نحله فکری، سؤوالات مختلفی در باب دین و اقتصاد در ذهن عموم مردم به خصوص جوانان پرسشگر به وجود می آمد. گفته میشود که تا آن زمان هیچ کتابی در تشیع در مورد اقتصاد اسلامی نوشته نشده بود و سیدحسن شیرازی اولین نویسنده کتاب با موضوع اقتصاد اسلامی بود.
فعالیتهای فرهنگی و دینی سیدحسن و مخالفتهای او با حکومت عراق به مرور موجب حساسیت حکومت کمونیستی عراق و دستگیری و زندانی او در زندان قوالنهایه که یکی از مخوفترین زندانهای عراق بود، شود. سیدحسن در این زندان شکنجههای سختی دید طوری که مادرش در اولین ملاقات پسرش را نشناخت.
او در خاطره ای از زندان قوالنهایه بیان کرده بود: «یک روز زیر دست شکنجهگرها متوسل به امام زمان شدم و نذر کردم که اگر مرا از این زندان هولناک رهایی بخشد کتابی درباره امام زمان مینویسم.» او بعدها این زندان آزاد شد و به پیمانش عمل کرد اما سختگیریهای حکومت بعث عراق بر سید حسن رفته رفته زیاد و زیادتر شد.
آیت الله سیدمصطفی خمینی که در آن مقطع به دلیل تبعید خودش و پدرش در عراق حضور داشت روابط خوبی با سید حسن پیدا کرد. آقا سیدمصطفی در سفری به کربلا به دیدار سیدحسن رفت و پس از گفت و گو درباره مسائل مختلف به او توصیه کرد عراق را ترک کند.
فاطمه طباطبایی همسر سیداحمد خمینی در خاطره ای از آن دوران در کتاب خاطراتش نوشت: آقا سید مصطفی از سخنان ژنرال احمد حسن البکر، چهارمین رییس جمهور عراق دانسته بود که جان برادران شیرازی یعنی آیتﷲ سید محمد و سید حسن حسینی شیرازی در خطر است. آقایان شیرازی به توصیه حاج آقا مصطفی عراق را ترک کردند و به سوریه رفتند.
آیت الله سیدحسن حسینی شیرازی در سوریه هم به فعالیتهای فرهنگی خود ادامه داد. تأسیس حوزه علمیه لبنان، تأسیس جمعیت جَماعهُ العُلما و حوزه علمیه زینبیه در سوریه از جمله اقدامات او در سوریه بود. حوزه علمیه زینبیه به یکی از پایگاههای تبلیغ تشیع در در این کشور تبدیل شد.
او در سفر به منطقه لاذقیه پنجمین شهر بزرگ سوریه تأییدیهای از مرجعیت دینی نجف در شیعه بودن مردمان آن شهر گرفت. این اقدام سیدحسن موجب شد فعالیتهای فرهنگی شیعه در این شهر گسترش یابد. روزنامه الشرق الأوسط در سال ۲۰۰۸ میلادی نسبت به گسترش تشیع در سوریه هشدار داد و ریشه گسترش نفوذ شیعیان در سوریه را فعالیتهای آیتﷲ سیدحسن حسینی شیرازی اعلام کرد و به ایشان عنوان «مسؤول پروژه شیعهسازی سوریه» را نسبت داد.
آیت الله سیدحسن شیرازی به فعالیتهای خود توسعه داد و علاوه بر سوریه در لبنان و مصر نیز به فعالیت پرداخت. او از رهبران نهضتهای آزادیبخش اسلامی بود که علاوه بر عراق و سوریه و لبنان و مصر با سازمان آزادیبخش فلسطین نیز همکاری داشت.
او در این دوره زمانی با امام موسی صدر روابط حسنهای داشت به طوری که شهید مصطفی چمران در نامهای که به امام موسی صدر نوشت، از رابطه صمیمانهای که میان سیدحسن شیرازی و امام موسی صدر وجود داشت سخن گفت. او سید حسن شیرازی را دوست قدیم امام موسی صدر معرفی کرد.
آغاز اختلافات دو سید
اما روابط این دو سید حسنه باقی نماند. اختلاف این دو به جایی رسید که امام خمینی، پرداخت سهم امام به طلاب و شاگردان سیدحسن شیرازی را حرام اعلام کرد.
این اختلاف در اسناد ساواک اینگونه گزارش شد: «[امام] خمینی فتوی داده است که پرداخت هر نوع سهم امام به حوزه علمیه زینبیه و شاگردان سید حسن شیرازی حرام است و به دستور خمینی در آینده هیچ نوع حقوقی به طلبههایی که نزد سید حسن شیرازی درس میخوانند پرداخت نخواهد شد و به همین دلیل حوزه علمیه سید حسن شیرازی در زینبیه و در دمشق با مشکلات زیادی روبهروست و بسیاری از طلبههای پاکستانی و افغانها ناچار شدهاند سوریه را برای همیشه ترک نمایند. علت مخالفت خمینی با شیرازی ناشی از اقدامات سید موسی صدر است و چون سید موسی صدر با کمک شیخ نصرﷲ خلخالی توانسته است اعتماد خمینی را جلب نماید با قطع درآمد سید حسن شیرازی از سهم امامی که خمینی قبلا برای او میفرستاد شیرازی را در شرایط بسیار بدی قرار داده و بیش از پیش دشمنی و اختلاف بین موسی صدر و سید حسن شیرازی تشدید یافته است و در شرایط فعلی شیرازی ناچار خواهد شد برای ادامه اقامت خود در لبنان و سوریه فکر دیگری نموده و شاید مجبور شود این منطقه را ترک نموده و به منطقه دیگری و احتمالا به خلیج فارس برود زیرا برادر او در کویت دارای نفوذ و قدرتی است که میتواند کمکهای مؤثری به وی بنماید.»
مأمور ساواک حتی در گزارش مراسم فوت دکتر علی شریعتی در تاریخ دهم تیر ۱۳۵۷ به عوامل خود پیشنهاد میکنند که در مقابل قدرت سید موسی صدر در سوریه و زینبیه، برای قدرتگیری سید حسن شیرازی تلاش کنند تا از این طریق انقلابیون ایران بهویژه محمد منتظری و یارانش از زینبیه طرد شوند.
این مأمور ساواک نوشت: «سیدحسن شیرازی سالها زینبیه را در اختیار داشت ولی به واسطه اختلافاتی که با موسی صدر پیدا کرد، با توجه به روابط موسی صدر با حافظ اسد، شیرازی را از زینبیه بیرون کردند و اشکالتراشیهایی بابت اقامت شاگردانش نمودند و اکنون زینبیه مرکز ملاقات مخربین مخصوصا دار و دسته منتظری است. چنانچه بتوان شیرازی را تقویت نمود، تا مورد حمایت دولت سوریه قرار گیرد و مجددا زینبیه در اختیار وی باشد، شیرازی و شاگردانش میتوانند مزاحمینی برای منتظری و اطرافیانش باشند.»
شهید مصطفی چمران هم که ابتدا از رفاقت میان امام موسی صدر و سید حسن شیرازی سخن گفته بود، در نامههای بعدی از سید شیرازی گلایه میکند.
او در نامه ای به امام موسی صدر نوشت: «… ما به علت هدف مقدس استراتژی خود که دفاع از مقاومت فلسطین و آزاد کردن فلسطین است، با همه بدیها که از چپ و مقاومت دیدهایم همچنان به آنها وفاداریم و از این بابت نیز ثمنی سنگین میپردازیم و مورد بغض و توبیخ عده زیادی از مردم عادی جنوب قرار میگیریم. در چنین محیط نامساعدی، سید حسن شیرازی به همکاری با کامل اسعد، رییس اسبق پارلمان لبنان شروع به فعالیت کرده و شیخهای زیادی را با پول خریده و عدهای اوباش را نیز مسلح کرده و برای خود سازمانی به وجود آورده است و دولت لبنان نیز به شدت او را تقویت میکند تا امام را بکوبد و سید حسن را سماحه الإمام سید حسن شیرازی مینامند (لقبی که فقط برای رئیس مجلس شیعی اعلی است) و در رادیو و تلوزیون گندهاش می کنند و نخست وزیر و دیگران او را میپذیرند تا درباره دفاع از شیعه و جنوب صحبت کند…»
چمران در جایی دیگر با اشاره به عملکرد سید حسن شیرازی گفت: «… عدهای از مسلمانان قشری و متعصب را به دور خود جمع میکند و با جنگ تبلیغاتی اعصاب ما را ناراحت مینمایند و شهدای ما را مسخره کرده، میگویند شهید نیستند زیرا فتوایی برای قتال از مرجع -که لابد همان سید حسن شیرازی است- وجود ندارد…»
ترور سیدحسن
سید حسن شیرازی ۸۰ روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۹ چند دقیقه قبل از حضور در مراسم یادبود شهید سید محمد باقر صدر در بیروت توسط دو موتورسوار به ضرب گلوله به شهادت رسید.
روزنامه رسمی مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق (الشهاده) در مصاحبهای که با خالد عبدالغفار منشی صدام حسین داشت، گفت: «صدام شخصا دستور ترور سید حسن شیرازی را صادر کرد.» صدام حسین این دستور را ۱۰ ماه بعد از قرار گرفتن بر پنجمین صندلی ریاست جمهوری عراق صادر کرد.
یک روز پس از شهادت سیدحسن، رهبر فقید انقلاب اسلامی در تلگراف تسلیتی که برای برادر بزرگش آیتﷲ سیدمحمد حسینی شیرازی نوشت، آورد: «از خبر تأسفبار و مصیبت وارده متأثر شدم و آن را به جنابعالی تسلیت میگویم. در این گونه ترورهای ناجوانمردانه که به وسیله ایادی مزدور بعثی عراق صورت میگیرد، دست جنایتکار آمریکای جهانخوار به وضوح پیداست که امید است با هوشیاری و اتحاد کامل مسلمانان به زودی قطع گردد.»
آیتﷲ سید محمد شیرازی هم در مراسم گرامیداشت شهادت برادرش گفت: «این اولین شهید از خاندان شیرازی نیست و آخرین شهید هم نخواهد بود.»
پیکر آیت الله سیدحسن حسینی شیرازی پس از انتقال به قم و خواندن نماز میت از سوی آیتﷲ سیدشهاب الدین مرعشی نجفی در حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد. از او ۳۲ کتاب در زمینه های مختلف اقتصادی و فرهنگی و دینی باقی مانده است.
منابع:
مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، تالار گفت و گوی دینی
صحیفه امام، ج۱، ص۱۱۴
صحیفه امام، ج۱۳، ص۳۵۷ و ۳۵۸
رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت، مباحثات
صحیفه امام جلد ۱۲ ص ۲۷۳
خاطرات فاطمه طباطبایی، ص ۲۹۲
خاطرات صادق طباطبایی، ص ۳۱۵ و ۳۷۷ و ۳۷۸۰
یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۱۷، امام موسی صدر، ص ۱۷۹
انتهای پیام
لینک خبر: https://eghtesadmand.ir/?p=32724