خبرگزاری فارس- گروه قرآن و فعالیتهای دینی: در ادامه انتشار شرح آیات منتخب قرآن و در بیستمین روز از ماه مبارک رمضان شرح و تفسیر آیات منتخب جزء ۲۰ قرآن کریم بر اساس تفسیر نور به همراه توضیحات حجتالاسلام محسن قرائتی تقدیم میشود.
آیات ۱ تا ۳ سوره مبارکه قصص
«طسم * تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ * نَتْلُوا عَلَیکَ مِنْ نَبَإِ مُوسى وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ» طا، سین، میم. اینها آیات کتاب روشنگر است. ما بخشى از سرگذشت موسى و فرعون را براى (آگاهى) گروهى که ایمان مىآورند، به درستى بر تو مىخوانیم.
شرح آیات ۱ تا ۳ سوره مبارکه قصص توسط حجتالاسلام قرائتی
برخی از دلایل نزول قرآن
۱- قرآن، معجزه ابدى اسلام، از همین حروف الفباى عربى تشکیل شده است، اگر آنرا کلام بشر مىدانید شما نیز مثل آن را بیاورید. «طسم، تِلْکَ آیاتُ»
۲- قرآن، کتابِ روشن، شفّاف و همه فهم است. «الْکِتابِ الْمُبِینِ»
۳- بیان سرگذشت پیشینیان، نشانه قانونمند بودن سنّتهاى الهى در تاریخ است. اگر تاریخ، حساب و کتاب و قانون نداشت، ما نمىتوانستیم از آن براى زندگى امروز خود استفاده کنیم. «نَتْلُوا … مِنْ نَبَإِ مُوسى … لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ»
۴- در نقل تاریخ، به فرازهاى مهمّ و عبرتآموز توجّه کنیم. («نَبَإِ» به خبر مهم گفته مىشود)
۵- مبارزه پیامبران با طاغوتها و ستمگران، الگوى مؤمنان است. «نَبَإِ مُوسى وَ فِرْعَوْنَ … لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ»
۶- داستانهاى قرآن، خُرافه، خیالى و گزافه نیست. «نَبَإِ مُوسى وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ»
۷- هدفِ قرآن از بیان داستان، هدایت مؤمنان است. «لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ»
۸- اوّلین شرط هدایت، قابلیت است. «لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ»
آیه ۴ سوره مبارکه قصص
«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیعاً یسْتَضْعِفُ طائِفَهً مِنْهُمْ یذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یسْتَحْیی نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ» همانا فرعون در سرزمین (مصر) سرکشى کرده و مردم آنجا را فرقه فرقه نموده است، گروهى از آنان را به زبونى و ناتوانى کشانده، پسرانشان را سر مىبرد و زنانشان را (براى کنیزى) زنده نگه مىدارد. به راستى که او از تبهکاران است.
نام پادشاهان مصر، ایران و روم
کلمه «شیع» جمع «شیعه»، در اصل به معناى دنبالهروى و تبعیت است ولى از آنجا که در یک گروه، معمولًا بعضى از بعضى دیگر پیروى مىکنند، به معناى گروه نیز مىآید. کلمه «نساء» به معناى زنان است، ولى شاید در این آیه مراد دختران باشند، زیرا در برابر پسران قرار گرفتهاند. کلمه «فِرْعَوْنَ» نام شخص نیست، بلکه عنوان پادشاهان مصر بوده است. چنانکه «کسرى» عنوان پادشاهان ایران و «قیصر» عنوانِ پادشاهان روم بوده است.[۱]
دلایل مطالعه و شناخت زندگی پیامبران
۱- شناخت اوضاع و احوال جوامع در هنگام ظهور و بعثت پیامبران، امرى لازم است. «إِنَّ فِرْعَوْنَ …»
۲- در شناخت نظامها، اشخاص مهم نیستند، بلکه عملکردها اهمیت دارند. «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ» (نام «فرعون» به خاطر عملکرد استکبارى ومتجاوزانه اوست)
۳- تکبّر و گردنکشى، زمینه فساد و گناه است. «عَلا فِی الْأَرْضِ … یسْتَضْعِفُ … یذَبِّحُ …»
۴- تفرقهاندازى، بارزترین اهرم سلطه مستکبران بر مردم است. «جَعَلَ أَهْلَها شِیعاً» (تا وقتى مردم اتّحاد و همبستگى داشته باشند، طاغوتها قدرتى ندارند و نمىتوانند کارى از پیش ببرند.)
۵- تفرقه، مقدّمه ذلّتپذیرى است. ابتدا مردم گروه گروه و متفرّق مىشوند سپس به استضعاف کشیده مىشوند. «شِیعاً یسْتَضْعِفُ»
۶- اعمال خلاف کارگزاران، به پاى حاکم نیز حساب مىشود. در این آیات تمام جنایات یاران فرعون، به شخص او نیز نسبت داده شد. «جَعَلَ، یسْتَضْعِفُ، یذَبِّحُ»
۷- خداوند، مسأله تفرقه افکنى را قبل از قتل و کشتار ذکر فرموده است. شاید به خاطر آن که تفرقه زمینه کشتن و یا مهمتر از کشتن است. «شِیعاً … یذَبِّحُ»
۸- سیاستگذار و دستور دهنده نیز عامل و فاعل جرم شناخته مىشود. «إِنَّ فِرْعَوْنَ … یسْتَضْعِفُ، یذَبِّحُ، یسْتَحْیی»
۹- تفرقه افکنان مفسدند. «کانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ»
آرى هر جامعه که حاکمش متکبّر، مردمش متفرّق، نیروهاى فعّالش مورد تهدید و منافعش در کام طبقه مرفّه باشد، جامعهاى فرعونى و طاغوتى است.
شرح آیات ۴ و ۵ سوره مبارکه قصص توسط حجتالاسلام قرائتی
آیه ۵ سوره مبارکه قصص
«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ» و ما اراده کردهایم بر کسانى که در زمین به ضعف و زبونى کشیده شدند، منّت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان (روى زمین) قرار دهیم.
همه چیز به فرمان و اراده خداوند است
کلمه «منت» در اینجا به معناى نعمت بزرگ و با ارزش است، نه منّت زبانى که بازگو کردن نعمت به قصد تحقیر دیگران باشد و مسلّماً کار زشت و ناپسندى است. شکّى نیست که هرگاه اراده الهى بر تحقّق امرى تعلّق گیرد، آن مسئله قطعاً عملى خواهد شد و هیچ مانعى نمىتواند سدّ راه آن گردد، قرآن مىفرماید: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ کُنْ فَیکُونُ»[۲] همانا فرمان اوست که هرگاه چیزى را اراده کند که باشد، پس آن چیز خواهد بود و محقّق خواهد شد.
با اینکه همه نعمتها از جانب خداوند است و بندگان در هر نعمتى رهین منّت او هستند، لیکن او در خصوص چند نعمت، تعبیر به منّت فرموده که طبعاً از اهمیت بالاى آنها حکایت دارد، از جمله:
نعمت اسلام
«کَذلِکَ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیکُمْ»[۳] شما نیز خودتان قبلًا این گونه بودید، پس خداوند بر شما منّت نهاد (تا ایمان در جانتان نفوذ کرد)
نعمت نبوّت
«لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا»[۴] همانا خداوند بر مؤمنان منّت گذاشت که در میان آنها پیامبرى از خودشان برانگیخت.
نعمت هدایت
«بَلِ اللَّهُ یمُنُّ عَلَیکُمْ أَنْ هَداکُمْ»[۵] این خداوند است که بر شما منّت دارد که شما را به سوى ایمان هدایت کرد.
نعمت حاکمیت مؤمنان
«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ …» در روایات بسیار، حضرت مهدى علیه السلام و حکومت آن بزرگوار در آخرالزمان مصداق اتمّ این آیه معرّفى شده است.[۶]
مسئله حاکمیت مستضعفان بر زمین، با عبارات و بیانهاى مختلفى در قرآن آمده است:
الف: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ»[۷] خداوند به کسانى که ایمان آورده و کار شایسته انجام دادهاند، وعده خلافت در زمین را داده است.
ب: «وَ لَقَدْ أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَمَّا ظَلَمُوا … ثُمَّ جَعَلْناکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْضِ»[۸] بعد از آنکه اقوام ستمگر پیشین را هلاک کردیم … شما را جانشینان زمین قرار دادیم.
ج: «أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُها عِبادِی الصَّالِحُونَ»[۹] بندگان صالح، وارث زمین مىشوند.
د: «وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کانُوا یسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا»[۱۰] ما مستضعفان را وارث شرق و غرب زمین گرداندیم.
ه: «لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ. وَ لَنُسْکِنَنَّکُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ»[۱۱] ما ستمگران را نابود وبعد از آن شما را ساکن زمین مىگردانیم.
مراد از مستضعفان در این آیه، با توجّه به مجهول بودن فعل «اسْتُضْعِفُوا»، کسانى هستند که خود در این امر نقش نداشته و استکبار آنها را به استضعاف کشیده باشد.
پیامهایی از آیه ۵ سوره مبارکه قصص
۱- حکومت جهانى مستضعفان و حمایت از مظلومان تاریخ، اراده و خواست الهى است. «نُرِیدُ»
۲- در حکومت خودکامه طاغوتى، نیروهاى کارآمد به ضعف کشانده مىشوند. «اسْتُضْعِفُوا»
۳- آینده از آنِ مستضعفان است. «نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً …»
۴- امامت، همچون بعثت، نعمت ویژهاى است که خداوند بر مردم منّت مىنهد. در مورد بعثت پیامبر مىفرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا»[۱۲] در اینجا مىفرماید: «نَمُنَّ … نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً»
آیه ۶ سوره مبارکه قصص
«وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِی فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یحْذَرُونَ» وبه آنان (مستضعفان) در زمین، قدرت و تمکّن بخشیم، و از ناحیه آنان به فرعون و (وزیرش) هامان و سپاهیانشان آنچه را که از آن بیمناک بودند نشان دهیم.
شرح آیه ۶ سوره مبارکه قصص توسط حجتالاسلام قرائتی
غلبه مؤمنان بر دشمنان به اذن خدا
۱- مستضعفان مأیوس نشوند که خداوند به آنان نیز قدرت مىدهد. «وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ»
۲- اگر چه کیفر اصلى طاغوتها در جهان دیگر است، ولى در دنیا نیز از قهر الهى در امان نخواهند بود.
۳- خداوند، کافران را به دست مؤمنان، ذلیل و خوار مىگرداند. «نُرِی … ما کانُوا یحْذَرُونَ»
۴- دشمن هر قدر بزرگ باشد، از مؤمنان هراس و وحشت دارد. «ما کانُوا یحْذَرُونَ»
پینوشتها
[۱] . لغتنامه دهخدا
[۲] . یس، ۸۲
[۳] . نساء، ۹۴
[۴] . آلعمران، ۱۶۴
[۵] . حجرات، ۱۷
[۶] . تفسیر کنزالدقایق
[۷] . نور، ۵۵
[۸] . یونس، ۱۳ و ۱۴
[۹] . انبیاء، ۱۰۵
[۱۰] . اعراف، ۱۳۷
[۱۱] . ابراهیم، ۱۳- ۱۴
[۱۲] . آلعمران، ۱۶۴
انتهای پیام/
لینک خبر: https://eghtesadmand.ir/?p=34362