حوزه شهری – خبرگزاری فارس – سودابه رنجبر: «افتتاح مجموعه فرهنگی و تجاری رازی در شهرری فقط یک نمایش بود و بس!» این را اهالی محله شیخ صدوق میگویند. همسایههای مجموعه «فرهنگی و تجاری رازی» که از همان روز افتتاحیه هنوز هم پشت درهای بسته، اجازه ورود ندارند.
اهالی شهرری درخواستشان را برای پیگیری و بهرهبرداری از مجموعه رازی که ۲۰ سال از کلنگ زنی آن میگذرد در کمپین «فارس من»با عنوان «انتظار ۲۰ ساله برای ساخت مجموعه فرهنگی رلزی در شهرری» ثبت کردند. قصه ازآنجا آغاز شد که خبر افتتاح و راهاندازی مجموعه و سوتوکور بودن آن خیلی از اهالی را معترض کرد. سؤالها این بود «چرا مجموعه افتتاحشده، اما پروژه به اتمام نرسیده است»؟ «چرا اجازه ورود به محوطه را نداریم»؟ «چرا باوجود یک پروژه نیمهکاره، خبر افتتاح را اعلام کردید»؟
با این درخواستها و سؤالها گشتوگذار نیم روزی در محله شیخ صدوق شهرری و تهیه گزارش میدانی از مجموعه رازی در برنامه ما هم قرار گرفت. قبل از رسیدن به «مجموعه رازی» گشتی در محله شیخ صدوق میزنیم تا از نزدیک گلایه اهالی را بشنویم.
بچههای ۲۰ ساله با مجموعه بزرگ شدند
«رضا عظیم زاده» یکی از همسایههای این پروژه که خانهاش رو به روی در اصلی مجموعه رازی است میگوید: «بچههایی که موقع کلنگ زنی این پروژه در قنداق بودند این روزها جوانهای ۲۰ ساله شدهاند و تمنای استفاده از مجموعه رازی درست مثل خود آنها قد کشیده است.»
دیگری خودش را «علی لرستانی» معرفی میکند میگوید: «از ما که گذشت دلخوش بودیم، بچههایمان بتوانند از امکانات فرهنگی این مجموعه استفاده کنند، اما انگار دارد از آنها هم میگذرد. خنده تلخی میکند و میگوید: «ماجرا ازاینقرار بود که در تاریخ پنجم خردادماه ۱۴۰۰، انگار قند در دل همسایهها آبشده بود. بهخصوص وقتی در تمام این سالها شنیده بودیم این مجموعه قرار است سالن آمفیتئاتر ۹۰۰ نفرِ و سه سالن سینما داشته باشد، موزهای داشته باشد که فخر اهالی ری باشد، کتابخانهای که قرار است به همه تاریخ دوستان یادآوری کند روزگاری بزرگترین کتابخانه دنیا در شهرری بوده است، رستوران، کافه، قهوهخانه و حتی محوطه روباز؛ برای تعزیهخوانی و نقالی که آدابورسوم گذشته شهرری را زنده کند … همه و همه این امکانات و راهاندازی آنها میتوانست رنگ و روی تازهای به شهرری و به محله قدیمی ما ببخشد، اما کو؟ کجاست ؟انگار یک ساختمانی را ساختند و ۲۰ سال خاکش را به خورد ما دادند و حالا هیچ که هیچ»!
انتظار پیشکسوتان هنر و نمایش
بیشتر از همه، هنردوستان تئاتر و بازیگری، منتظر افتتاح مجموعه رازی بودند؛ برای پی بردن به عشق بازیگری و تئاتر بین جوانها و پیشکسوتان شهرری فقط کافی است در همین موتورهای جستجو اینترنتی؛ تعداد هنرپیشگان، کارگردانهای معروف اهل شهرری یا حتی مدیران رسانه را جستجو کنید، همان چند دقیقه اول متوجه علاقهمندی اهالی ری به صنعت سینما و نمایش خواهید شد. پیشکسوتانی که بدون هیچ امکاناتی عشق به هنر و نمایش را در دل جوانهای این دیار کاشتند.
تمرین تئاتر در قبرستان
فقط کافی است خاطرات پیشکسوتان قدیمی در عرصه هنر را از زبان خودشان بشنوید. «حدود ۴ یا ۵ دهه اخیر در شهرری هیچ سالنی برای تمرین تئاتر نبود. کمبود امکانات باعث شده بود جوانها به آرامگاههای خانوادگی در قبرستان امامزاده عبدالله یا ابنبابویه پناه ببرند و در این آرامگاهها تمرین کنند . جایی که مزاحم کسی نشوند و بتوانند صدایشان را رها کنند و دیالوگهای نمایش را تمرین کنند».اینها را «علیاصغر قادری پناه» پیشکسوت تئاتر شهرری میگوید.
حالا فکرش را بکنید همین پیشکسوتان خبر افتتاح این مجموعه بزرگ را شنیدهاند؛ شنیدهاند که قرار است در مجموعه «فرهنگی و تجاری رازی» شهرری برای اجرای تئاتر و نمایش طرحی نو درانداخته شود آنهم در سالن ۹۰۰ نفرِ تئاتر. در آن لحظه چقدر غرق شادی شدهاند؟ طوری که خودشان را به این مجموعه رساندند تا همه این داشتهها را از نزدیک ببینند و افتتاح مجموعه را شاهد باشند، اما آنها همپشت درهای به زنجیر کشیده شده ماندند تا وقتی دیگر!
مجموعه رازی در سکوت مطلق
حالا اینجا هستیم در مجموعه عریض و طویل رازی اینجا فقط سکوت است. هرقدر پشت در ورودی مجموعه ایستادیم خبری نیست که نیست! سوز پاییزی بازیاش گرفته و نگهبان اجازه ورود نمیدهد. حتی روابط عمومی شهرداری منطقه نیز نمیتواند اجازه ورود ما را به مجموعه بگیرد. ناگزیر با چند تلفن و همراهی نگهبان مجموعه، اجازه ورود صادر میشود. جلوی در ورودی یک فرغون گذاشتهاند که نقش گیت ورودی را بازی میکند. ازآنجا میگذریم؛ یعنی فرغون غلطی میزند و برای چند ثانیه کنار میرود آنهم به کمک نگهبان.
هنوز پلههای ورودی مجموعه لای زرورق هستند. زرورق که میگویم یعنی کاغذها و مشمعهای کنده نشده روی پلهها ماندهاند تا لبه پلهها آسیب نبیند. «هیچ برو و بیایی اینجا نیست؟ از افتتاح پروژه حدود شش ماه گذشته است؟ من میپرسم و نگهبان توضیح میدهد: «جمعی از مسئولان با شهردار سابق تا همین آستانه محوطه آمدند افتتاح کردند، سخنرانی انجام شد و رفتند».
پشت درهای قفلشده
برای دیدن سالنها باید سر به شیشه میچسباندی، اما چیزی که به چشم میآید اتاقهای خالی اداری یا تجاری پشت سر هم است. اینها را نگهبان توضیح میدهد. اطراف حوض بزرگ وسط محوطه، نگهبان انگشت اشاره را بالا میبرد و سالن آمفیتئاتر را از پشت شیشهها نشان میدهد. نگهبان از پشت شیشههای قفلشده طوری سالن را توصیف میکند که میتوانی سالن آمفیتئاتر مجللی را با صندلیهای پشت سر هم و ردیف صندلیها در طبقه دوم بالکن تجسم کنی. حتی کتابخانه خالی از کتاب، موزه بدون اشیا را هم باید از پشت درهای شیشهای قفلشده نگاه کنی.
برج طغرل هزار سال اینجا ایستاده است
آنچه بیشتر از هر چیزی به چشم میآید برج کهنسال طغرل است. بنا به گفته «علی احمدی خطیر» از مشاوران و طراحان مجموعه، ساخت مجموعه رازی از مصالح خنثی مثل سنگ تراورتن و یا سیمانی استفادهشده است. از هر جای مجموعه که چشم بی اندازی برج طغرل نگاهت را پر میکند. نزدیک به هزار سال در این تکه از سرزمین ری بااقتدار ایستاده است و حتی اجازه نداده است هیچ ساختمانی بلندتر از او قد بکشد. بخشهایی از همین ساختمان مجموعه رازی با شیب ملایم به سمت برج پله به پله کم ارتفاعتر میشود، انگار همه این مجموعه با همه اهنوتلپش به نزدیکی برج کهنسال که میرسد زانو خم میکند و دامن چیندار پلهپله اش را روی زمین پهن میکند تا چیزی از وقار و سرو قامتی برج کهنسال کم نشود.
موزهای طبیعی
نگهبان، ازهمان بالای پلهها به سایت کاوشگری اشاره میکند و میگوید: «وقتی راننده ماشین حفاری در حال خاکبرداری بود بقایایی از شهر زیرزمینی را پیدا کرد.از همان موقع پیشرفت پروژه خوابید تا کارشناسان میراث فرهنگی نظرشان را بدهند.»
سایت میراث فرهنگی
به گفته نگهبان سایت کاوشگری میراث فرهنگی حدفاصل بین مجموعه رازی و برج طغرل چند صباحی تکمیل پروژه به تعویق افتاد؛ اما به اهالی نوید دادهشده بود کاوش گریها به این مجموعه عیار بیشتری میبخشد و چراکه بقایای شهرنشینی اهل ری در این محدوده نهفته است.
نگهبان حرفهای کارشناسان میراث را تکرار میکند: «این سازهای زیرزمینی نشان میدهد که قدیمها در شهری پی منازل را با سنگ میزدند و دیوار خانهها را روی این سنگها بالا میآوردند یعنی دیوار و سقف گلی بوده است، اما پی ساختمان از سنگ بوده است. حالا باستان شناسان اینجا میآیند و با وسواس اکتشاف میکنند.» آجرهای بهدستآمده را در گوشهای از سایت چیدهاند و قرار است طبق همان نتایج بهدستآمده آجرها را سر جایشان بچینند و کل زمینهای کاوش گری را با شیشه طوری بپوشانند که گردشگر بتواند بر روی شیشهها راه برود و قدمت چند هزارساله شهرری را از نزدیک مشاهده کند».
نگهبان شنیدههایش را جمله به جمله تعریف میکند و دستآخر با گفتن اللهاعلم تمام میکند.
برخورد همسایههای این محله را درباره این مجموعه از او میپرسم، و انگشت اشارهاش به سمت شورایاری محله نشانه میرود و میگوید: «نظر مردم را باید از نماینده مردم پرسید».
نماینده مردم و انتظار چندساله
دبیر شورایاری محله در اولین جمله میگوید مگر نظر ما هم اهمیت دارد؟ سکوت ما در مقابل پرسش او نمیشکند، ادامه میدهد: «۲۰ سال است این مگا پروژه در محله ما درحال ساختوساز است. خدا میداند که چقدر خاک آن را خوردیم. طی ۱۰ سال گذشته هرسال وعده اتمام پروژه بود. ما که همسایه پروژه بودیم خوب میدانستیم که اتمامی در کار پروژه نیست؛ اما ضربه آخر را شش ماه پیش وقتی خوردیم که خبر افتتاح مجموعه رازی رسانهای شد. ماهها از افتتاح پروژه گذشته و مردم هنوز از پشت نردهها به امکاناتی که معلوم نیست از آن بهرهمند شوند، فقط نگاه میکنند.»
از نیروی انسانی بومی استفاده نشد
یکی از اهالی که خودش را «عزیز الله بهرامی» معرفی میکند توضیح میدهد: «راستش از روزی که این پروژه به راه افتاد به این امید بودیم که حداقل نیروی کارگر را از محلیهای شهرری بگیرند. قول همکاری را به جوانهای محله میدادند؛ اما موقع عمل، خبری نبود. حتی یک کارگر بومی از محله به کار گرفته نشد. فقط یک جوشکار محلی آنهم به خاطر غیبت جوشکار پروژه برای مدتی دعوت به کار شد. حالا امید داریم حداقل از جوانهایی که از کودکی خاک ساختوساز این پروژه را خوردهاند استفاده شود. حداقل نیروهای ثابت برای نگهداری از این مجموعه را از بین بومیهای شهر جذب کنند تا خانوادههای این اطراف هم منفعتی ببرند این حداقل کاری است که میتوانند انجام دهند».
مردم گلایههای دیگری هم از جنس ساختوساز دارد میگویند: «خانههای ما چون در نزدیکی برج طغرل است. تنها اجازه ساخت دوطبقه و یک پیلوت را بیشتر نداریم. خیلی ناراحت بودیم، اما از وقتی خبر افتتاح در گوش محله پیچید و همچنان درهای مجموعه بسته است گلایه و بیاعتمادی ما دوچندان شده است.»
خیابانهای به پارکینگ تبدیل میشوند
تعویضروغنی «سید عظیم موسویان» یکی از اهالی قدیمی این محله درست روبه روی در مجموعه قرار دارد میگویم؛ این مجموعه راه بیافتد نان شما در روغن است لبخند تلخی میزند و میگوید: «شاید برای تجاریهای داخل مجموعه خوب باشد، اما دخلی به ما ندارد؛ بهخصوص اینکه ما تعویضروغنی داریم. مجموعه اگر راه بیافتد به دلیل عدم تأمین پارکینگ اینجا بسته میشود. ماشین نمیتواند از این خیابان بگذرد! برای تأمین پارکینگ برای مجموعه به این بزرگی چرا اقدامی انجامنشده است؟
مدرسهای که دیگر نیست
موسویان بیش از ۶۵ سال در این محله زندگی کرده است میگوید: «برای ساخت پارک کنار برج طغرل به نام «ایوان خورشید» مدرسه دخترانه محله ما را که در دو شیفت ابتدایی و راهنمایی فعال بود را تخریب کردند. همان موقع قول دادند که مدرسه را میسازند، اما دختران ابتدایی و راهنمایی این محله بین محلههای دولتآباد و محدوده میدان شهرری پخششدهاند. این برای خانوادههایی که در این محله با مشکلات اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند مشکلات بیشتری را به بار آورده است. اگر زمینی را برای ساخت مدرسه در اختیار خیران قرار بدهند اهالی با همین دستخالی مدرسه را میسازند».
در گزارش بعدی دلیل افتتاح و راه نیفتادن پروژه را از مسئولان پیگیری خواهیم کرد.
انتهای پیام/
لینک خبر: https://eghtesadmand.ir/?p=363567