به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، پس از درگذشت قاسم آهنین جان، شاعر خوزستانی و انتشار فیلمی از او با لباس بیمارستان، حرف و حدیثهای بسیاری پیرامون مساله ایجاد شد، اما دانشگاه علوم پزشکی اهواز با رد این ادعا اعلام کرد: استاد آهنینجان از مدتها قبل به سرطان مبتلا بوده و کلیپ مذکور مربوط به حدود یک ماه قبل است که ایشان پس بهبودی نسبی درخواست ترخیص از بیمارستان میکند و کادر بیمارستان نیز پس از انجام تمام مراقبتهای لازم، او را به آدرس اعلامی منتقل کردند.
چون استاد به آلزایمر نیز مبتلا بوده، آدرس منزل سابقش را به کارکنان اورژانس اعلام میکند و پرسنل اورژانس نیز بعد از اطلاع از این موضوع، سریعا ایشان را به بیمارستان برگرداندند. آقای آهنینجان از ۴۰ روز پیش تا زمان فوتش در بیمارستان بستری بود و موضوع بیرون انداختن از بیمارستان صحت ندارد.
علی اصغر عزتی پاک یکی از نویسندگان کشورمان در واکنش به چنین اخباری در صفحه شخصی خود نوشت:
در ماجرای مرحوم «قاسم آهنینجان» عبرتهایی است برای ما که اهل کلمه هستیم.
داستان را علاقهمندان اخبار فرهنگ و هنر کم و بیش میدانند؛ ویدیویی منتشر شد از شاعر تازه درگذشته و ادعا شد «او به دلیل فقر از بیمارستان بیرون انداخته شده و با آن حال زار و نزار در خیابان رها شده» این تصویر و این توضیح یک خطی در ذیلش، بسیار برانگیزاننده و متاثرکننده بود. از همین رو واکنشها شروع شد و اوجش هم شد پست نویسنده ـ روزنامهنگار محترم که در آن به عالم و آدم تاخت و خشک و تر را با هم سوزاند. این فیلمِ چند ثانیهای حدود ۲۴ ساعت با عواطف و قوه عاقله ملت بازی کرد و این سوال مهلک را پیش آورد که آیا ما واقعا به این درجه از نکبت و بیهمه چیزی رسیدهایم؟
نه؛ انگار نه. ماجرا روی دیگری هم داشت. از فردای روز درز فیلم، شاعران خوزستانی وارد گود شدند و بیطرفانه، صادقانه و سر صبر اصل واقعه را مستند توضیح دادند که شاعر مرحوم اصلا فقیر نبود؛ اتفاقا بیمه داشت؛ و دولت پشتیبانش بود و استاندار به بیمارستان گفته بود درمان او رایگان باشد؛ اداره ارشاد در کنارش بود و بعد از سیل خوزستان هم برایش خانهای آبرومند تدارک دیده شد از طرف رئیس دولت. و در کنار تمام اینها، شاعران و اهالی ادبیات هم همیشه در کنارش بودند و هیچگاه تنهایش نگذاشتند.
نکته من ولی ناظر به وقایع پس از این کنش و واکنشهاست. کنش اول انتشار تصویر واقعی از وضعیتی اسفناک بود؛ و کنش دوم توضیحِ کلامیِ پشت صحنه و اینکه این وضعیت نتیجه رفتار دور از قاعده خود شاعر و اصرارش بر مرخص شدن نابه هنگام از بیمارستان بوده. اما اتفاقی که افتاده این است؛ آن فیلم همچنان دارد کار خودش را میکند و اذهان را که مترصد جمع آوری شواهد دال بر ویرانیاند روزی میرساند. (جالب است که بیشتر خبرگزاریها و سایتها پس از توضیحات شاعران خوزستانی و تکذیبیه رئیس بیمارستان اقدام به بازنشر فیلم کردند. چون دنبال مخاطبند و ذهن مخاطب این روزها فقط متمرکز است بر اخبار اسفبار.)
ولی آن رفتار توضیحی و مستند و مستدل همچنان ناشنیده مانده و نادیده گرفته میشود. چرا؟ چون فاقد تصویر عینی و قانعکننده است.
به نظر میرسد کلمه توان درافتادن با تصویر را ندارد؛ لااقل در کوتاهمدت. تصویر را فقط تصویر میپوشاند. کارکرد کلمه چیز دیگر و کاربردش جایی دیگر است. چنانکه آن روزنامهنگار ـ نویسنده محترم هم که اتفاقا خود اهل کلمه است، علیرغم اطلاع پسینیاش از اصل ماجرا، همچنان دربند عینیت تصویر ماند که ماند.
به گزارش خبرگزاری فارس «قاسم آهنینجان»، شاعر خوزستانی، شامگاه ۱۴ اردیبهشتماه در حالی که فقط ۶۳ سال داشت، پس از سالها مبارزه با سرطان درگذشت.
اولین کتاب شعر او با نام «ذکر خوابهای بلوط» سال ۷۲ منتشر شده بود. از دیگر آثار او میتوان به «شاعر مرگ خویش میداند»، «خون و اشراق بر ارغوان جوشنها»، «بخت تاریک در آفاق بنفشه و پروانه»، «گلی برای غریبان تا همیشه»، «برق رگها بر پولاد دریا»، «سوسن خاموش بهوقت فراق»، «عطر غریب غزال مشرقها»، «شاخه یاس به شام خرابات»، «لمعات خون» و «کودکیها در شب سقاخانه» اشاره کرد.
انتهای پیام/
لینک خبر: https://eghtesadmand.ir/?p=41446