به گزارش خبرگزاری فارس، چهارمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی «جشنواره ملی ترجمان فتح» با موضوع «الزامات گزینش کتاب برای ترجمه» به صورت مجازی در محیط اسکایروم برگزار شد. در این نشست حجتالاسلام محمدعلی میرزایی، عضو هیأت علمی جامعهالمصطفی(ص) العالمیه، به بیان نقطه نظرات خود در زمینه اهمیت ترجمه و الزامات گزینش آثار برای ترجمه پرداخت.
حجتالاسلام میرزایی ضمن تقدیر از انتخاب این موضوع مهم و هوشمندانه برای این نشست، در ابتدا با بیان اینکه الزامات ترجمهای دارای پیشفرضهای کارشناسی از جغرافیاها و مناطق و اقلیمهای فرهنگی و سیاسی خاص است و لاجرم باید آن را در سطح مشترک و راهبردی و استراتژیک طرح کنیم، نکاتی راهبردی در زمینه ترجمه ارائه کرد و گفت: ترجمه بر خلاف تصور عمومی بیش از آن که حاکی از پدیدهای زبانی باشد، بیانگر فرایندی برای انتقال معناست. بیش از آن که با زبان به طور خاص مرتبط باشد با «نشانهها» به طور عام مرتبط است. البته در عمل، آن چه بیشتر مورد توجه است سطح زبانی آن است. در نتیجه، در فرآیند ترجمه، باید انتقال مفاهیم، معانی، ارزشها و محتوا به دیگرانی که ممکن است با زبان مبدأ این مفاهیم آشنا نباشند در تمام عرصهها انجام شود.
موسس «مرکز الحضاره لتنمیه الفکر الاسلامی لبنان» در تبیین اهمیت ترجمه گفت: ترجمه ابزاری بسیار سرنوشتساز در معادلات قدرت است. شاید هیچ امری به اندازه ترجمه در پیشبرد هژمونیهای حاکم بر جهان در فرایند انتقال نرم دارای اهمیت نباشد. ترجمه در سطوح مختلف و با اهداف بسیار متنوع یکی از ابزارهای نفوذ، رشد، تکامل و به مثابه جنگی نرم است و هر کسی بسته به غایات، انگیزهها، سرشت و هویتی که دارد می تواند از این راهبرد تعیینکننده بهره بگیرد.
محمدعلی میرزایی در بیان کارکردهای سازنده و تخریبگر ترجمه افزود: ترجمه هم ابزاری تدافعی و هم تهاجمی است. ترجمه از سویی از بزرگترین روشهای ترمیم و اصلاح انگارههای دیگر افراد و جوامع است و از سویی دیگر میتواند از کارآمدترین و بُرنده ترین وسایل تخریب و تحریف باشد. همه اینها بسته به این است که چه چیزی ترجمه شود، چه کسی پشت آن باشد، و با چه اهداف و انگیزهها و با چه روش و کیفیتی این کار انجام گیرد.
این مترجم زبان عربی با اشاره به اینکه ترجمه میتواند در دو ساحت شخصی و سازمانیافته انجام شود اضافه کرد: ترجمه میتواند در سطح فردی و بسیار شخصی تا سطح تمدنی ـ جهانی و مناسبات بین الامم قابل تعریف باشد. اما اگر به دنبال کاری کاملا هدفمند هستیم باید آن را ناظر به رسالت و برنامههای عملی و با انگیزه انتقال مفاهیم انقلاب اسلامی و مرتبط با گامهای جهانی آن و نیز در نسبت با موقعیتهای متقابل آن با دیگر بازیگران جهانی تعریف کنیم.
وی در تشریح شکل درست جریان ترجمه افزود: ترجمه در صورت متعادل و منطقی خودش اگر بخواهد در عرصه تمدنی عنصر سازنده باشد، بایستی در شکل دیالوگ باشد، نه مونولوگ. ترجمهها باید عامل گفتگوی اساتید و تضارب آراء باشند. ما معمولاً در ترجمه به فارسی حالت مونولوگ داریم و محتوا در حوزههای مختلف جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصادی، اجتماعی، فکری، فلسفی به صورت مرتب و آبشارمانند از غرب به جامعه ما سرازیر میشود. این ترجمه در اینجا یا ابزار تهاجم است یا ابزار ضعف؛ و ناشی از ضعف و خودکمبینی معرفتی است. بله، جریان قدرتمند ترجمه به فارسی داریم. اما این ترجمه یک جریان وارداتی و تهاجمی است، مونولوگ است، دیالوگ نیست. از سویی دیگر در همین جریان ترجمه به فارسی برخی حوزهها هم به شدت مغفول ماندهاند؛ برای مثال در حوزه سیاسی انقلابی از برخی ظرفیتهای زبانهای دیگر غفلت کردهایم. برای مثال در حوزه ادبیات مقاومت، چه تعداد اثر از زبان عربی (از مولفان سوری و لبنانی و فلسطینی و عراقی) ترجمه کردهایم؟
محقق حوزه تمدن اسلامی با اشاره به انجام کار ترجمه توسط نهادهای انقلابی، درک درست رسالت جمهوری اسلامی و درک عمق راهبردی و تمدنی آن را برای کنشگران این عرصه ضروری دانست و افزود: این که شما شخصا دلبسته یک اثر هستید یا تحت شعاع و تأثیر کتابی در مثلا دفاع مقدس هستید، لزوماً دلیل اولویت ترجمه آن اثر خاص نیست. باید ببینید در نردبان اولویتهای انقلاب و صدور ارزشها و مفاهیم کانونی و کلیدی آن، کدام اثر ظرفیت تحولآفرینی بیشتری دارد؟ اقدام انفعالی و احساسی و صرفاً دلی، آسیبزا خواهد بود. همچنین برای ترجمه باید سندی ملی با رویکرد و رهیافت تمدنی تدوین شود. اصل نگارش این سند بسیار مهم است و سپس در ذیل آن بایستی وضعیتشناسیها و پایشهای متعددی صورت بگیرد. برای تحقق یک پویش و نهضت ترجمه، علاوه بر عِدّه، عُدّه، بودجه و ایده، نیازمند تدوین طرحی ملی نیز هستیم. همچنین شایسته است مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، نهاد عالی حوزه، دفتر مقام معظم رهبری و دیگر نهادهای بالادستی برای ترجمه برنامه و بودجه کافی در نظر بگیرند.
او در ادامه به توضیح اهمیت فهم نسبت طرح تمدنی جمهوری اسلامی با مقوله ترجمه پرداخته و گفت: اقتدار تمدنی بدون بسط و توسعه ترجمه ناشی از یک احساس و مزاج سختافزاراگراست. معمولا کسانی از ترجمه احساس بینیازی میکنند، اصلاً متوجه بازی نرم جهانی نیستند و تنها عقل سخت افزارانه دارند و گمان دارند که با بسط مادی یا علمی یا سرزمینی دیگران برای آنان آغوش باز می کنند. واقعیت این طور نیست. ترجمه یک نیروی قدس نرم است.
میرزایی افزود: جمهوری اسلامی بیتردید دارای رهیافتی جهانی و امت ـ تمدنی است که طبق آن اولاً برای دیگر هژمونیهای جهانی ایجاد تزاحم و تعارض و چالش کرده است و ثانیاً به همین میزان در برابر آن مقاومت میشود و چالشهای بزرگ در ساحتهای مختلف برای مقابله با آن ایجاد شده و میشود. مطلب سوم هم این است که جمهوری اسلامی در این عرصه تمدنی طرح هم دارد که البته باید برای بسط و عرضه و صدور آن بکوشد. هر کدام از این سه عرصه مقتضی بسط و توسعه ترجمه است. از سویی باید با ترجمه دیگران را به چالش بکشد، ثانیاً یارگیری تمدنی کند. سومین وظیفه هم این است که طرح خود را برای رهاییبخشی به ملل مستضعف که زبانی متفاوت و فرهنگهایی بسیار متنوع دارند برساند. جمهوری اسلامی باید به وسیله ترجمه، مسیر پر از سختیها و دشمنیها و چالشهای علیه خود را باز کند.
پژوهشگر مطالعات تمدنی در تشریح این مسیر استراتژیک، سه مسأله مهم را مطرح کرده و گفت: اولین مسأله این است که باید میان این ساحتها و عرصهها و رسالتها و مأموریتها تفکیک قایل شویم. مرزها و جغرافیاهای آنها را از هم بازشناسی کنیم. در اولویتهای خود برای هر کدام از این سه محور طرح و نقشهای کلان داشته باشیم و تعادل و توازن و منطقی بر کارهای ترجمه حاکم شود. این امر در انتخاب موضوع و عنوان و محورهای ترجمه اثرگذار است.
دومین مسأله، جهانشناسی و مطالعات فرهنگ ملل است که بزرگترین الزام هم در مسیر انتخاب موضوع و هم در مسیر محتوا و ادبیات و زبان ترجمه است.
سومین مسأله که حتماً باید پیش از انتخاب عنوان صورت بگیرد، انتخاب مفهوم و معنا است. این امر با توجه به مسأله دوم صورت می گیرد. سطحی از مفاهیم و معانی و رسالتها کاملا شمولگرا و کلی و برای همه بشریت است، اما سطحی از آنها مانند راهبردهای موفقیت و عمل و برنامههای کاری به شناختهای ما از مناطق بینالملل مرتبط و کاملا منوط به مخاطبشناسی و فرهنگشناسی است. باید مخاطبین جهانی دستهبندی شده و برای هر کدام برنامهای جدا و متناسب با شرایط آن ترسیم کرد. برای مثال مخاطب شیعی ولایی انقلابی لبنان با مخاطب مسلمان غیر شیعی یا شیعی غیر انقلابی یا مخاطب غیرمسلمان به کلی متفاوت هستند.
در بخش پایانی این نشست، میرزایی به مسأله الزامات گزینش کتاب برای ترجمه در عرصه ادبیات مقاومت اشاره کرده و بیان کرد: در گزینش کتاب باید القای خصوصیت کنیم. به این معنا که ببینیم دقیقا با توجه به تمام مسائل فوقالذکر چه اثری نیاز داریم و آن اثر باید دارای چه خصوصیاتی باشد تا ترجمه آن اثرگذار باشد. در این فرآیند قرآن و بافت و ساختار رسالتمحور آن درس بزرگ تولید متن فراتاریخ و محتواگرا و تطهیر شده از خصوصیتهاست. در قرآن به ندرت اسامی علم ذکر میشود، نام احدی از اصحاب پیامبر(ص) در آن نیست؛ جز قریش، نام دیگر قبیلهها نیست. قرآن بیشتر به بیان خصوصیتها پرداخته است. به همین شکل، روایتگری حوادث و ماجراها و داستانهای دفاع مقدس و حتی انقلاب باید از قرآن و نحوه قصص آن الهام بگیرد. این تنها راه جهانیسازی پیامهای انقلاب است، همانطور که قرآن هم به همین روش از قیود عربیت درآمده است. قرآن، داستان را ابزاری برای انتقال روح حقیقت ارزشها و کُنه مفاهیم میداند. رسالت داستانهای قرآن انتقال مفاهیم به شکل فراقومی، فراجناحی و فرامذهبی است. ما در جریان ترجمه باید روح حقیقتها را به جهان منتقل کنیم. جزییات داستانها اهمیت محوری ندارند. چون اگر محور قرار داده شوند، آن محتوا دیگر برای جوامع و دیگر زمانها جذابیت ندارند.
رایزن فرهنگی اسبق ایران در لبنان در توضیح بیشتر این ایده اضافه کرد: پس در ترجمه داستانهای دفاع مقدس و حوادث انقلاب اسلامی هم باید کاری کنیم که در زبانهای دیگر به گونهای ارائه شوند که از خصوصیتهای قومی، شخصی، زبانی و جغرافیایی رها شوند. این سرمایه بزرگ دفاع مقدس ما، سرمایه بزرگ انقلاب اسلامی ما اگر بنا باشد که پر از نشانههای خاص باشد، نباید انتظار تأثیر جدی در جامعهی مخاطب از آن داشته باشیم. وقتی ما برای جامعهای صحبت میکنیم که از نظر قومی، مذهبی، تاریخی با ما متفاوت است، باید مراقب باشیم ادبیاتی که ما مترجمش هستیم همراه با راهبرد بازآفرینی گفتمان و زبان صورت بگیرد به تعبیر بهتر ما باید ترجمه فرهنگی بکنیم. ترجمه فرهنگی به این معناست که باید روح این ماجراها در قالب داستانهایی به جهان اسلام منتقل شود و از این خصوصیتهای قومی و مذهبی و تاریخی خالی باشد. برای مثال یک کتاب دفاع مقدس که قرار است ترجمه شود نباید حاوی خصوصیتهای فارسی و عربی باشد.
مدیرعامل اسبق خانه کتاب ایران همچنین نکتهای در مورد ترجمه آثار ادبی ذکر کرده و گفت: بسیاری از داستانهای دفاع مقدس، جزو آثار ادبی به حساب میآیند. در ترجمه این آثار باید دقت شود که اگر اثر ادبی، ترجمه ادبی نشود، ارزشش بسیار کم خواهد شد. بر خلاف آثار سیاسی و فرهنگی و تاریخی وقایع محور که هدف اصلی آن ارتباطی با جنبههای زیباییشناختی ندارد.
مترجم آثار در زبان عربی به این سوال که آیا شهرت نویسنده، باید به عنوان یک ملاک در گزینش اثر برای ترجمه مدنظر قرار بگیرد یا خیر پاسخ داد: این یک دور است. نمیتوان صرفاً سراغ نویسندگان مشهور رفت، باید برخی افراد را شناساند. متاسفانه مخاطبین کتاب تابع رفتارهای پوپولیستی در انتخاب نویسنده هستند و در این فضا، اگر ما بخواهیم به موفقیتی دست یابیم، باید از این حربه استفاده کرده و مترجم را با ترجمه گسترده آثارش، به مخاطب معرفی کنیم.
جشنواره ملی ترجمان فتح با هدف گسترش فرهنگ ترجمه ادبیات مقاومت به زبانهای زنده دنیا از بهمن ۱۳۹۹ آغاز به کار کرده و ضمن فراخوان دریافت آثار در حال برگزاری نشستهای تخصصی است. علاقهمندان میتوانند با مراجعه به تارنمای جشنواره به نشانی www.TranslationFest.ir ضمن اطلاع از جزییات بیشتر، نسبت به ثبت آثار خود اقدام کنند.
انتهای پیام/
لینک خبر: https://eghtesadmand.ir/?p=50573