کریمی، استاد اقتصاد دانشگاه مازندارن میگوید: اتاق بازرگانی تشکلی است که میتواند صدای بخش خصوصی باشد ولی برخی ترجیح میدهند که این صدا را نشنوند؛ در حالی که کاهش قدرت اتاق بازرگانی به ضرر همه، از جمله دولتهاست.
زهرا کریمی در گفتوگو با «اتاق ایران آنلاین»
اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی چه نقشی در توسعه اقتصاد کشور دارد؟ استاد اقتصاد دانشگاه مازندران میگوید: قبل از ورود به موضوع، باید بگوییم که من پژوهش ویژهای روی نقش تشکلها بر توسعه اقتصادی انجام ندادهام اما براساس یافتههای خودم در طول چندین سال مطالعه از اقتصاد توسعه، بهجرات میتوانم بگویم که هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که دولت بهتنهایی در آن توسعه را پیش ببرد یا بخش خصوصی بدون وجود دولت هدایتگر، توسعه اقتصادی را محقق کند.
زهرا کریمی در گفتوگو با «اتاق ایران آنلاین» میگوید: در دیدگاههای توسعهای هیچ اختلافنظری در این مورد وجود ندارد که با همراهی دولت، بخش خصوصی و نهادهای صنفی-مدنی میتوان سیاستگذاری صحیح و دستیابی به توسعه ممکن میگردد. اقتصاد به تشکلهای صنفی کارگری و کارفرمایی قوی نیازمند است. این تشکلها باید بتوانند درباره مسائل خود با دولت گفتوگو کنند، نقد و نگاه خود را ارائه کنند تا درنهایت اقتصاد بهپیش برود. وگرنه در نبود نهادهای قوی به اینجا میرسیم که انتقادات جدی و پیشنهادهای مهم بخش خصوصی در نظام تدبیر و تصمیمگیری نمود پیدا نمیکند.
کریمی ادامه میدهد: بدون همکاری دولت و بخش خصوصی توسعه ممکن نیست. از طرفی مفید بودن این همکاری در گرو وجود تشکلهای مدنی قوی است. اتاق بازرگانی یکی از مهمترین تشکلهای غیردولتی است؛ دیگر تشکلهای کارفرمایی ایران بااینکه قدمت بالایی دارند، ولی درنهایت آنها هم در درون اتاق بازرگانی میتوانند قدرت و نفوذ بیشتری کسب کنند.
او تصریح میکند: اتاق بازرگانی، بهواقع پارلمان بخش خصوصی است. دولت باید به این نکته توجه کند که بدون وجود تشکل منسجم و قدرتمند امکان سیاستگذاری مناسب و اجرای دقیق برنامههای توسعه وجود ندارد. از سوی دیگر بخش خصوصی و اتاق بازرگانی برای ارائه نظرات و تحقق اهداف خود به همکاری مستمر با دولت نیاز دارد وگرنه به واحد منزوی تبدیل میشود که فقط باید شکوه و شکایت کند.
کریمی تصریح میکند: چندی پیش یکی از مدیران ارشد دولتی گفت که اگر موقع تصویب طرح هدفمندی یارانهها، تشکلهای کارفرمایی، قدرتمند عمل میکردند و البته دولت هم گوش شنوایی داشت، مسیر این طرح به بیراهه نمیرفت. یا سیاستهای ارزی نامناسب در دوران رونق نفتی که بر وضعیت بسیاری از تولیدکنندگان خصوصی تأثیر مخربی داشت، قابلیت اجرا پیدا نمیکرد.
کریمی تأکید میکند: باید این پرسش کلیدی را از دولت پرسید که آیا دولتها برای خودشان برنامه مینویسند یا برای اقتصاد کشور؟ اگر آنها برای کل کشور برنامه تدوین میکنند باید نظر و نگاه بخش خصوصی را در تصمیمگیریهای اقتصادی در نظر بگیرند. هدف اصلی برنامههای توسعه هدایت بخش خصوصی است؛ بدون ارتباط دولت و بخش خصوصی، عملیاتی شدن برنامهها ممکن نیست.
کریمی ادامه میدهد: دولتی که از فعالیت تشکلهای کارفرمایی و کارگری نگران است و بیشتر به دنبال کنترل تشکلهاست، باید بداند که تشکلهای ضعیف و کنترلشده که نماینده و صدای واقعی کارفرمایان و کارگران نباشند، قادر به بیان خواستهها، پیشنهادهای و انتقادات بهحق آنان نخواهند بود و در وضعیت دشوار کنونی دولت بدون همکاری تشکلهای واقعی قادر به ایجاد همکاری و هماهنگی با بخش خصوصی نخواهد بود. به سخنی دیگر فقدان تشکلهای قوی هزینههای سنگینی را به اقتصاد وارد میکند. در چنین شرایطی اصلاح سیاستهای نادرستی که اقتصاد را زمینگیر میکند ناممکن میگردد و درنهایت دولتها در غیاب تشکلهای قوی کارگری و کارفرمایی یا از اصلاح بهموقع اشتباهات غافل میشوند یا علل شکست سیاستهای اقتصادی خود را با فرافکنی به گردن دیگران میاندازد.
او تأکید میکند: اتاق بازرگانی تشکلی است که میتواند صدای بخش خصوصی باشد ولی برخی ترجیح میدهند که این صدا که آن را مزاحم خود میپندارند، نشنوند؛ در حالی که کاهش قدرت اتاق بازرگانی به ضرر همه از جمله دولتهاست. هیچکس از محدود شدن اتاق بازرگانی نفع نخواهد برد. عدم وجود مجرای مناسب برای ایجاد همکاری میان دولت و بخش خصوصی درنهایت مسیر توسعه را به بیراهه خواهد برد.
کریمی ادامه میدهد: هرقدر که تشکلهای بخش خصوصی ضعیفتر باشند، امکان تداوم خطا در سیاستگذاری بیشتر میشود و فساد دامنگسترتر خواهد شد. تشکلهای صنفی و جامعهٔ مدنی، بهویژه مطبوعات آزاد نورافکنهایی هستند که نقاط تاریک را روشن میکنند. بدون وجود نهادهای غیردولتی مستقل نکات تاریک در اقتصاد افزایش پیدا میکند و ممکن است کشور روزبهروز بیشتر در مشکلات فرو رود.
لینک خبر: https://eghtesadmand.ir/?p=563134